۱۳۸۹ اسفند ۲۴, سه‌شنبه

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک


همیشه انتخاب بازیگر‌های نقش های خیلی‌ منفی‌ و خیلی‌ مثبت برای من جای سوال داشته و دارد مخصوصاً کسانی‌ که در نقش‌های خاصی‌- چه مثبت و چه منفی‌- کلیشه شده و همیشه نقش‌های ثابتی دارند. نمی‌‌دانم که چون ظاهر غلط اندازی دارند فقط برای چنین نقش‌ها یی‌ انتخاب می‌‌شوند یا اینکه بعد از مدتی‌ نقش‌هایی‌ که بازی می‌‌کنند تبدیل به باور شده و بر ظاهر آنها هم اثر می‌‌گذارد. در هر حال تعداد زیادی از هنرپیشه‌ها این توانایی و امکان را ندارند که کلیشه‌ها را کنار بگذارند. از همه چیز غم انگیز تر نداشتن امکان انتخاب برای این هنر پیشه‌ها است. در حالی‌ که خیلی‌ از هنرپیشه‌ها با غرور از انتخاب کردن حرف میزنند بیشتر هنرپیشه‌های کلیشه شده انتخاب می‌‌شوند و شاید به همین دلیل هنر پیشه ایی که شانس بازی در نقش‌های مختلف را داشته باشد و از پس آنها هم بر بیاید تبدیل به ستاره‌ای می‌‌شود و در هر نقشی‌ می‌‌درخشد. صفحهٔ بازی زندگی‌ هم بعد از مدتی‌ برای بعضی‌ از ما یکنواخت می‌‌شود با نقش‌های تکراری که خودمان و اطرافیانمان آن را تعریف و بازی می‌کنیم. کاش باور کنیم که نقش‌های منفی‌ زندگی‌ فقط برای بعضی‌ از ما نوشته نشده و نقش‌های مثبت برای دیگران. کاش باور کنیم که حداقل در زندگی‌ واقعی‌ همه‌‌‌ ما می‌‌توانیم ستاره باشیم. کاش همهٔ ما ستاره‌های اطرافمان را ببینیم با همهٔ نقش هایی که دارند.

هیچ نظری موجود نیست: