۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

بیست سالگی


مهر 70 ، همزمانی اولین روزهای تحصیل من در رشته فیزیک دردانشگاه شیراز وانتشار اولین شماره های مجله نجوم و خاطرات آن روزها برای من کافی بود تا نجوم همیشه برای من چیز دیگری باشد اما روزگارهم نجوم را با زندگیم پیوند زد و مجله نجوم در تمام روزها و سالهای زندگی مشترکم ریشه دوانید.
درآبان74 وقتی که او با مجله نجوم قرارداد بست در آسمانها سیر می کردم نه اینکه کار در مجله کار خاصی باشد که نبود. مسئولیت آرشیوعکس مجله چیزی نبود که ما به دنبال آن بودیم اما همینقدر که در تهران بود، یکی از بهانه های خانواده من را کم می کرد و یکی به بهانه های خانواده او اضافه. تا چند ماه و شاید سال اول به فکر پیدا کردن کاربهتری بودیم اما گهگاه به نظرم می آمد که او از کار کردن در مجله راضی که چه عرض کنم بسیار راضی بود و فضای مجله و محیط آن نیازهای روحی او را ارضا می کرد. همکاری با دوستان امروز در آن سالها برای او فرصتی ارزشمند بود که حاضر به ترک آن نبود و من هم کم کم به آن تن می دادم.
اولین گنبد که ساخته و نصب شد و تجربه هایی که باقی ماند خاطرات شیرینی را برایمان رقم زد و البته تجربه سقوط آزاد او اگر چه که تلخ بود اما از شیرینی باقی ماجرا چیزی کم نمی کرد.
روزهای تلخ و شیرین زیادی گذشت و او هم چنان با مجله. راههای پیشرفت که حتمن به تعداد آدمهای روی زمین وجود دارد برای خانواده ما از مجله می گذشت که هم چنان افتان و خیزان راهش را باز می کرد. گروهی به آن اضافه و گروهی از آن جدا می شدند و هر کدام اثری خاص بر زندگی ما داشتندد.
مدیر بودن او اما مزه دیگری داشت. مدیر بودن او برای من یادآور حضور مجله و همکاران آن در تمام روزها و سالهای آن دوران در زندگی ما است. در تمام خوشی ها و ناخوشی های ما و مجله . در تمام تعطیلات و مسافرتها سایه مجله با ما بود اصلا مجله هم عضوی از خانواده ما بود با حق و حقوقی بالاتر از بقیه اعضا. مشکلات مجله- از رسیدن حقوق بچه های مجله تا مشکلات چاپ و تخصصی آن- همیشه بر زندگی ما سایه انداخته بود اما باید بگویم که در خیلی از لحظات سخت زندگی هم مجله و دوستان مرتبط با آن به کمکمان آمدند و باری را از دوشمان برداشتند.
جدا شدن او از مجله بعد از 13 سال اما داستان دیگری بود. هر چند که در ماههای آخر همکاری، خستگیهای دلچسب ناشی از کار زیاد به وضوح با فرسایشی مداوم جایگزین شده بود اما هنوز هم مجله در مقایسه با بقیه کارها از حق وتو برخوردار بود و در اولویت اول قرار داشت. شاید هیچ کدام از ما باور نداشت که این جدایی طولانی و احتمالا دائمی باشد ولی به هر حال اتفاق افتاد و هر کدام به آرامی راه خود را رفتند مجله که، آمدن ها و رفتن های زیادی را به خود دیده بود و پس از هر تغییر هر چند کمی سخت اما به راه خود ادامه داده بود و او هم پس از مدتی به این جدایی تن داد.
بعد از گذشت این سالها وقتی به گذشته نگاه می کنم از زندگی درآن شرایط راضی هستم هر چند که غر هم زده ام ، زیاد. اگر چه کار در مجله برای ما نه نانی داشت که در خور حدود پانزده سال کار از جان و دل باشد و نه نامی که در محضر بزرگان قابل عرضه باشد، اما هر چه بود فرصت تجربه هایی را در اختیار ما گذاشت که شاید در هیچ جای دیگری امکانپذیر نبود .
این روزها مجله به بیست سالگی رسیده است ، با همکاری همراهان قدیمی و هم پیمانان جدید. این بالندگی را به تمام کسانی که برای مجله نجوم زحمت کشیده اند و با مشکلات آن همراه بوده اند –با واسطه و بی واسطه- تبریک می گویم.