۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

یک سالگی


پارسال تو یک همچین روزی این وبلاگ رو درست کردم.همه جا پر از برف بود و سرد و من حالم خیلی بد بود،دنیا برام یک جورایی سیاه بود و احساس می کردم هیچ راه پس و پیشی ندارم.همین الآن هم وقتی یاد اون روزها می افتم دلم می گیره واقعن نمی دونم چرا زمستان پارسال اونقدر حالم بد بود.امسال هم زمستان اینجا به همان سردی و پر برفیه اما من حالم بهتره و دیگه اونقدر ناامید و ناراحت نیستم اما هنوز هم در نیمه ی راهم و مقصد ناپدید.

هیچ نظری موجود نیست: