۱۳۹۰ آذر ۲۱, دوشنبه

عاظادی


چند وقت پیش روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان بود. خیلی از وبلاگ ها در این باره نوشتند و در شبکه های اجتماعی مطالب بسیار زیادی در این رابطه به اشتراک گذاشته شد. همه از حق نداشتن حکومت و دین و پدر و همسر و پسر و دوست پسرو ...خلاصه ابر و باد و ماه وهمه چیز در اعمال خشونت بر زنان گفتند و نوشتند.
از اینکه حجاب اجباری سمبل خشونت دینی است ( که هست) و دعواهای زن و شوهری سمبل خشونت خانگی هستند (که هستند) و خیلی چیزهای دیگر که همگی درست و به جا بودند واینکه همه معتقد بودند برای حل این مشکلات باید کار فرهنگی کرد و زنان باید به حقوق انسانی خود آگاه بشوند.
ولی من ندیدم کسی به خشونتی که معیارهای زیبایی و مد بر زنان اعمال می کند اشاره ای کرده باشد شاید هم در بین وبلاگ های فارسی زبانی که من دنبال می کنم چیزی نوشته نشده بود. مسابقه ی لاغری که امروز آرامش را از بیشتر زنان و دختران ایرانی گرفته در کجا ریشه دارد؟ معیار های پزشکی و چاقی های افراطی و خطرناک در جای خود ولی اینکه معیار سنجش زیبایی در لاغری مفرط تعریف شده است ریشه در کجا دارد و سمبل کدام نوع خشونت است؟ و چرا ما زنها بیشتر از هر کس دیگری به خودمان ظلم می کنیم. به خاطر چند کیلو اضافه وزن اعتماد به نفسمان را از دست می دهیم و باید طعنه های زیادی را از اطرافیان –به خصوص از زنهای دیگر- تحمل کنیم. لباس ها همه برای سایز خاصی طراحی شده و انگاری زنان با سایز بزرگتر حق پوشیدن لباسِ زیبا و رفتن به مهمانی را ندارند. تازه اگر هم بروند باید نگاههای خیره را تاب بیاورند و برای هر لقمه ای که می خورند جواب پس بدهند. من با لاغری اجباری همان اندازه مشکل دارم که با حجاب اجباری، که با کتک خوردن زنان و..............................

هیچ نظری موجود نیست: