۱۳۹۴ اسفند ۱۷, دوشنبه

من و اندی می خونیم : دارم میرم به تهران

بعد از هشت سال برای عید و سال نو تهران خواهم بود. سرخوشم و شاد از اینکه  امسال روزهای عید تنها نیستم و مجبور نیستم که سر کار باشم و دلم و چشمم همزمان عید رو حس می کنند. اولین سفر خانوادگی به ایران هم هست که بعد از هشت سال هر سه نفرمون همزمان ایران خواهیم بود.
دیگه ندارم طاقت موندن. دلم می خواد زود چمدون ها رو ببندم و همش از ایران حرف بزنم واین یک هفته  /ده روز باقی مونده محو بشه از رو تقویم. نمیشه استراحت پیش از مرخصی سالیانه هم اضافه بشه به حقوق قشر کارمند!  

هیچ نظری موجود نیست: