2- در همین گشت و گذارهای وبلاگی به گروهی از وبلاگ ها رسیدم که زنانی آنها را می نویسند که همسر دوم مردی هستند. به هیچ وجه کاری به درست بودن و یا غلط بودن کارشان و یا دلایلی که برای کارشان دارند ندارم اما جسارت نویسندگان این وبلاگ ها برایم جالب است. تا جایی که من می دانم و در دور و اطراف خودم دیده ام زنان دوم بیشتر مواقع در خانواده ها منفور-در بعضی از مواقع حتی منفورتراز مردان رابطه- بوده اند و بیشتر در خفا به زندگی مشترک خود که حتمن همیشه هم شیرین و آسان نبوده است ادامه می داده اند. این به ملا عام آمدن و در معرض دید واقع و قضاوت شدن شاید بعد از مدتی منجر شود به فریاد ظلمی که به تمام افراد در گیر در چنین رابطه هایی می شود. شاید حمایتهای قانونی برای مردان، از شدت خسارتهای چنین رابطه هایی بکاهد اما زنان وقتی گفتن خواسته ها را یاد بگیرند وبیاموزند که بار این خطای دو نفره را تنها بردوش نکشند شاید تن دادن به این شکل از زندگی برای همه سخت تر شود. دنیا را چه دیده اید شاید بعد از این سختی آسانی باشد.
۱۳۸۹ دی ۷, سهشنبه
قدم به قدم
2- در همین گشت و گذارهای وبلاگی به گروهی از وبلاگ ها رسیدم که زنانی آنها را می نویسند که همسر دوم مردی هستند. به هیچ وجه کاری به درست بودن و یا غلط بودن کارشان و یا دلایلی که برای کارشان دارند ندارم اما جسارت نویسندگان این وبلاگ ها برایم جالب است. تا جایی که من می دانم و در دور و اطراف خودم دیده ام زنان دوم بیشتر مواقع در خانواده ها منفور-در بعضی از مواقع حتی منفورتراز مردان رابطه- بوده اند و بیشتر در خفا به زندگی مشترک خود که حتمن همیشه هم شیرین و آسان نبوده است ادامه می داده اند. این به ملا عام آمدن و در معرض دید واقع و قضاوت شدن شاید بعد از مدتی منجر شود به فریاد ظلمی که به تمام افراد در گیر در چنین رابطه هایی می شود. شاید حمایتهای قانونی برای مردان، از شدت خسارتهای چنین رابطه هایی بکاهد اما زنان وقتی گفتن خواسته ها را یاد بگیرند وبیاموزند که بار این خطای دو نفره را تنها بردوش نکشند شاید تن دادن به این شکل از زندگی برای همه سخت تر شود. دنیا را چه دیده اید شاید بعد از این سختی آسانی باشد.
۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه
کریسمس
چه بهانه ای بهتر از "آدم بودن" می توانست ما را به هم نزدیک کند و شاید این تنها نقطه ای بود که همه ما در آن مشترک بودیم. کاش زودتر می فهمیدم که برای با هم بودن فقط باید به دنبال نقاط مشترک گشت و تفاوتها را کنار گذاشت. چه فرقی دارد که با چه دینی و چه ملیتی در کنار هم هستیم و من چون دلم می خواهد که با آدمهای بیشتری ، نقاط مشترک بیشتری داشته باشم از امسال با هر بهانه ای به استقبال شاد بودن و شاد کردن خواهم رفت حتی با یک درخت کریسمس.
۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه
حد
بعضی از مشکلات بزرگ آدمها، فقط وقتی که از نزدیک در گیرشان هستی،بزرگ هستند. بعد از یک "حدی" که از آنها دور می شوی می بینی که چندان هم مشکلات بزرگی نبودند آنچنان که از نزدیک غیر قابل تحمل و حل ناشدنی به نظر می رسیدند. برای بهتر دیدن و پیدا کردن راه حل باید این "حد" دوری را رعایت کرد.
۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه
یک سالگی
۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه
برف
بعد از این همه سال دراین گوشه دنیا ودر این روزهای برفی حتی دلم نمی خواهد از خانه بیرون بروم، هیچ غذایی به نظرم آنقدر که باید خوشمزه نیست و البته اینجا مدرسه ها هم تعطیل نیستند.
در ایران اما هنوز مدزسه ها تعطیل می شوند البته نه برای برف که برای آلودگی هوا . دلم می خواهد بدانم بچه ها هنوز هم به انداره ما از تعطیلی خوشحال می شوند یا نه. تعطیلی که باید از شدت آلودگی درخانه ها ماند و حتی پنجره ها را هم بست.
اشتراک در:
پستها (Atom)